پیامبر اسلام(ﷺ) فراتر از یک پیامآور اخلاق و عبادت، معمار تمدن و سیاستمداری خردمند بود. این مقاله ابعاد کمتر گفتهشده از سیرهی ايشان را برجسته میکند: مدیریت بحران، توجه به محیطزیست و بهداشت، سادهزیستی عملی، پایهگذاری حقوق شهروندی، احترام به تنوع فرهنگی و تأکید بر عقل و مشورت. سیرهی پیامبر(ﷺ) الگویی جامع برای امروز است؛ الگویی که بر عدالت، خردورزی، رحمت و کرامت انسانی استوار است
این نامهی سرگشاده از سوی یک شهروند سردشتی خطاب به رئیسجمهور، بازتابی از دردها و محرومیتهای مزمن سردشت است؛ شهری که با وجود قربانی شدن در حملهی شیمیایی سال ۱۳۶۶، هنوز از کمبود امکانات درمانی، آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و زیرساختی رنج میبرد. نویسنده خواهان رسیدگی فوری به وضعیت بهداشت و درمان، ایجاد فرصتهای شغلی، بازسازی راهها، توسعهی آموزش و ورزش، سرمایهگذاری در بازارچه مرزی و گردشگری و حضور مسئولان برای شنیدن مستقیم صدای مردم است. پیام اصلی نامه، مطالبهی عدالت، توجه عملی و پایان دادن به فراموشی و تبعیض علیه مردم سردشت است.
فساد در ایران نتیجه تعامل دوطرفه حاکمیت و مردم است؛ تصمیمات رانتی و ساختارهای ناکارآمد از بالا با رفتارهای روزمره و عادتهای اجتماعی از پایین پیوند خورده و چرخهای معیوب ساختهاند. مسئولیت اصلی با حاکمیت است، اما سکوت، مشارکت و عادیسازی فساد از سوی جامعه نیز به بازتولید آن کمک میکند. راه برونرفت در شفافیت ساختاری، برخورد قضایی غیرگزینشی، تقویت رسانهها و جامعه مدنی و تغییر فرهنگ اجتماعی از پایین است.
هجرت پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه، تنها جابهجایی مکانی نبود، بلکه سرآغاز امتسازی و تمدنی نوین شد. این رویداد الگویی ماندگار از عدالت، همزیستی و شجاعت تغییر است و برای نسل امروز الهامبخش حرکت از بنبستها به سوی امید و آزادی است.
تجربهی تاریخ نشان داده است که صلح همواره زمینهساز شکوفایی تمدن و ارزشهای انسانی بوده و جنگ جز ویرانی، کینه و آوارگی به همراه نیاورده است. صلح فقط نبود جنگ نیست، بلکه نیازمند عدالت، احترام متقابل و آموزش صلحمحور است. آیندهی روشن بشر در گرو کنار گذاشتن خشونت و ساختن جهانی بر پایهی محبت و همزیستی است.
غزه امروز فراتر از مرزها و گرایشهای سیاسی، نماد یک فاجعه انسانی و آزمون وجدان جهانی است. بیش از دو میلیون انسان در محاصرهای طولانی، با بمبارانهای مکرر، نابودی زیرساختها و محرومیت از نیازهای اولیه، هر روز میان مرگ و زندگی دستوپا میزنند. قربانیان این بحران نه «تلفات جانبی» بلکه هدف یک سیاست سازمانیافته تنبیه جمعی هستند. کمک به غزه، حمایت از حق حیات و کرامت انسانی است، نه جانبداری سیاسی؛ بیتفاوتی در برابر این رنج، به معنای مشارکت در خاموشی وجدان بشریت است.
در هیاهوی پرشتاب دنیای امروز، صدایی باید باشد که در میان امواج پرهیجان اطلاعات، راه را از بیراهه، و حقیقت را از دروغ بازشناسد؛ و این صدا، صدای خبرنگار است. خبرنگار نه تنها ناقل رویدادهاست، بلکه وجدان بیدار جامعه، صدای بیصدایان و حافظ عدالت و شفافیت است.
در میان همهی هیاهوهای دنیا، گاهی یک اتفاق، یک انتخاب، یک انسان کافی است تا انسانیت دوباره معنا شود. گاهی انسانهایی از میان ما عبور میکنند که بودنشان برکت است و رفتنشان پیام. «دلشاد»، نه فقط یک قهرمان، بلکه معلمی بود از تبار انسانهای والا؛ از آنها که در سکوت، میسازند، میبخشند و میمانند.
وقتی شعلههای آتش جنگلها را میبلعند، صدایی در دل کوه و دشت میپیچد؛ صدای قدمهای بیادعای فعالان محیط زیست که با دستانی خالی و دلی پُر از عشق، به دل آتش میزنند تا جان طبیعت را نجات دهند. این دلیران خاموش، با فداکاریشان، زمین را زنده نگه میدارند و نامشان در حافظهی درختان و وجدان انسانها جاودانه میماند.
در بحران جدید جنوب سوریه، اسرائیل با ایفای نقش میانجی و مدعی حمایت از دروزیها میکوشد نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد؛ اما جامعهی دروزی، این مداخلات را با نگاهی تردیدآمیز و در چارچوب منافع ژئوپلیتیکی تلآویو تحلیل میکند. این واکنش، ریشه در تاریخی از بیاعتمادی و تجربههای تلخ اشغال و تبعیض دارد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل